✿ نفسم عشقم جونم ✿
سلام نفس مامانی عشق من حالت خوبه؟
الهی قربونت برم خوشگلمممممممممممم.نیم ساعت پیش نمیدونی چه حرکتهایی میکردی که از خوشحالی نمیدونستم چیکار کنم.دقیقا یه طرف شکمم رفته بودی و باد کرده بود داشتی توی دلم میرقصیدی فدات بشم؟؟؟؟؟؟؟ از ذوق زیادم اول به بابایی زنگ زدم خبر دادم بعدم به مامان جونی.اونا هم مثل من خوشحال شدن و میگفتن برا دخملمون اسپند دود کنم.بابایی هم برات صدقه داد که دخملشو چشم نزنن.منم برا بابایی فیلمشو گرفتم که اونم ببینه و مثل من برا دخمل خوشگلش ذوق کنه ......
راستی دیروز بله برون دایی جون بود و هممون خیلی خوشحال بودیم از اونجا هم با بابا جون اینا رفتیم گردش و بهمون خیلی خوش گذشت عزیزم میدونم تو از همه چیز خبر داری اما اینا رو تعریف میکنم که وقتی خودت بزرگ شدی بخونی و ببینی چه اتفاقایی افتاده بود.....
عزیزدلممممم این هفته قراره باباجون اینا سیسمونیتو بیارن خیلی خوشحالم که میخوام وسایلتو توی خونمون بچینیم و همش ذوق میکنم.امروز دقیقا سنت 32 هفته است و توی این هفته های باقیمونده با وسایلت سرگرم میشم و دلم برات خیلی تنگ میشه.ناز دلم یه وقت به خاطر دل مامانی هوس نکنی زود بیایا...من تحمل میکنم فعلا دل مامانی رو محکم بچسب خوشگل موشگل منننننننن.عشقم مامانی قد آسمونا و ابرا و ستاره ها دوست داره و هر روز وابسته تر میشه.قوررررررررررررررربونت بشم عسیسم.فعلا بابای