داداشم عزیزدلم پر کشید
شان آی جانم ۲دی ۹۵ دای دای نازنینت پر کشید،تو هم هر از گاهی میپرسی که دای دای کجاست و منم در جواب فقط میگم رفته کلاس و میاد،تو هم میگی رفته بخوابه،یه چیزایی خودت فهمیدی ولی چون سنت کمه زیاد متوجه نمیشی ولی بعدا متوجه میشی که چه بلایی به سرمون اومده و بدبخت شدیم😢😢😢😢😭😭😭
شان آی عزیزم ۲۲شهریور عروسی دای دای بود و ما خیلی خیلی خوشحال بودیم ولی خدا نذاشت این خوشی ما زیاد دووم داشته باشه،بعد ۳ماه و ۹روز از زندگی مشترکشون،صبح پنج شنبه ۲دی به دلیل ایست قلبی از بین ما رفت،مامانت خیلی خیلی تنها شد،دلم بدجور شکسته و دای داییت حیف شد،دلم براش خیلی تنگه،شان آی جونم بعد اینکه یکم بزرگ شدی،میبینی چه کسی از بینمون رفت،خودت میدونی چقدر مهربون بود و دلش بزرگ بود،یه روز قبل پر کشیدنش شب یلدا خونشون مهمون بودیم و حتی آخرین کادوی شب یلدا تو هم خریده بود ولی میخواست روز پنج شنبه بهت بده که خدا نذاشت،افسوس و صد افسوس که بهترین دای دای دنیا رو از دست دادی،و منم مهربونترین و آقا ترین داداش دنیارو از دست دادم،حالمون خیلی بده و اصلا نمیشه توصیف کرد،ولی مطمئنم بعد اینکه بزرگ شدی این روزای تلخ یادت میمونه،امیدوارم هیچوقت به این بزرگی غم نبینی عزیزدلم،من خیلی ناامید شدم از دنیا،لعنت به دنیا واقعا😭😭😭😢😢😢😢😢😢