✿ عزیزم تولدت توی دلم مبارک ✿

سلام خوشگل مامان.حالت چطوره ناز گلم؟

الان میخوام خاطره ی بی بی چک مثبتو تعریف کنم که چه ماجراهایی داشتیم.

چند روزی بود که به حاملگیم شک داشتم که به بابایی هم نگفته بودم آخه اول میخواستم خودم تست کنم بعد به بابایی خبر اومدنتو بدم.واسه همین به مامان جون(مامان مامانی) گفته بودم برام بی بی چک بخره و امتحان کنم دقیقا روز چهارشنبه 28 آبان تست کردمو دیدم بععععععععععععله 2 تا خط قرمز افتاد.عزیزم نمیدونی چقدر خوشحال شدم بعد اومدم به مامان جونی خبر دادمو اونم خیلی خوشحال شد و تبریک گفت.میخواستم چند روز صبر کنم بعد به بابایی مهربون بگم تا روز شنبه صبر کردم صبح بهش گفتم.اولش بی بی چک مثبتو نشونش دادم اونم اصلا باور نمیکرد یعنی فکر میکرد که من با همین اولین تست فهمیدم حامله ام.تا اینکه گفتم همسر عزیزم این دومین بی بی چک مثبته.که بعد باور کرد و خیلی خوشحال شد و بعدم کیفش کوک شد و سر به سرم میذاشت.اونشب بابایی مهربون وقتی از سر کار برمیگشت برا مامانی گوشی galaxy ace 2 گرفته بود و منو سورپرایز کرد.نازگلم وقتی به خانواده ی مامانی و بابایی خبر اومدنتو دادیم باباجونهای مهربون به شادی این خبر و نوه دار شدنشون مارو به رستوران دعوت کردند و ما را شرمنده کردند و از همین جا از همشون تشکر میکنیم.خب عسلم خیلی ممنون که اومدی به زندگیمون و با اومدنت لحظات شادتری در انتظار ماست.راستی اینم بگم که ازین به بعد زود زود نمیتونم وبتو آپ کنم آخه کارکردن با کامپیوتر برا خوشگلم ضرر داره.فعلا خداحافظ نی نی نازم.