شان آی کوچولوی ماشان آی کوچولوی ما، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره
زندگی عاشقانه ی مازندگی عاشقانه ی ما، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره

◕‿- شان آی,پرنسس زیبای ما ◕‿-

✿ یه عالمه عکس از دخمل گلم ✿

سلام عزیز دلم شان آی جونم...یه سلام هم به همه ی دوستای گلمون که به وبلاگمون سر میزدن و میدیدن هنوز آپ نشده شرمنده...آخه عزیزدلم ماشاللا شلوغ تر شده و از وقتی راه میره همش همه جا سرک میکشه و منم بدو بدو دنبالش که مبادا جای خطرناک بره و از جایی بیفته...خلاصه الان شان آی جونی خوابیده و منم دارم تایپ میکنم. سه هفته ای میشه ناز گلم مریضه و سرما خورده دو هفته پیش خوب شده بود ولی سه شب پیش وقتی خواستم بهش شیر بدم دیدم داره توی تب میسوزه و زود بردم پاشویه کردم و استامینوفن دادم ولی چون دیدیم صبح خوب نشده مجبور شدیم ببریمش دکتر و بازم دارو...و اینکه دخمل من از این شربتا واهمه داره و خیلی میترسه...البته فک میکنم همه ی بچه ها اینطوری ان...خلاصه ا...
12 آبان 1394

✿ عکسهای دخترک نازم ✿

سلام عزیزم...قربونت برم الان که دارم تایپ میکنم خوابیدی...آخه وقتی بیداری نمیتونم کاری انجام بدم... گلم یه هفته پیش بردیم بهداشت برات واکسن بزنن...خدا رو هزار مرتبه شکر که گریه نکردی...بغل مامان جون بودی فقط مثل آدم بزرگا سرتو برگردوندی آمپولو نبینی...  اینا عکسهای دو ماه پیشه که یادم رفته بود آپلود کنم...     چند روز پیش ملحفه تو اوردی که سرت کنم...ماشاللا چقدرم بهت میاد...فندق کوچولوی منه اولین کش بستن موهای نازته...عجله دارم موهای خوشگلت بلند شه گیره های خوشملتو بزنم برات سلفی های بابایی و شان آی جونی دالی کردن ناناز خانوم با م...
25 تير 1394

✿ دندونی و تولد یک سالگی شان آی جونم ✿

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااام ما اومدیم با یه عالمه خبر تازه.... از دوستامون عذر میخوام بخاطر غیبت طولانی مدتمون...شرمنده دوست جونیا... خبر اول اینکه خوشگلم مردارید دار شده...هورررررررررا رویش اولین مروارید دخملی 9 خرداد بود دومین 11 خرداد...یعنی 10 ماه و 24 روزگی....خیلی شرمنده ناز گلم که نتونستم همونروز وبلاگتو آپدیت کنم و تبریک بگم.... همون هفته چهارشنبه مامان جون برات آش دندونی پختن و حسابی خودشونو توی زحمت انداختن دست مامان بابای گلم درد نکنه حسابی سنگ تموم گذاشتن...واقعا ممنونم ازشون... اونروز دایی جون و زندایی جون هم خیلی کمک کردن دست گلشون درد نکنه... بابایی هم زح...
14 تير 1394

✿ عزیز دلم و اولین عید ✿

سلام نازدلم خوشمل مامان... خیلی دیر اومدم شرمنده خانوم گلم...آخه سرم گرم عید دیدنی و اینجور چیزا بود...حتی نتونستم ماهگردتو تبریک بگم منو ببخش عشقم... عزیز دلم امسال اولین سالیه که با شما سه نفری عید جشن گرفتیم خیلی خیلی قشنگ بود حس خیلی خوبی داشتم عزیزدلم مرسی که هستی...شان آی عشق مامان خیلی دخمل ناز و جیگری هستی همیشه به بودنت افتخار میکنم و خدارو بخاطر این نعمت زیبا هر روز شکر میکنم... خب حالا بریم سراغ عکسها و عیدی ها...      عزیزدلم این کادوها از طرف باباجون کریم و مامان جون اشرف...دستشون درد نکنه                         &nb...
25 فروردين 1394

✿ عشق مامان ۹ ماهگیت مبارک ✿

سلام پرنسس نازم ...عشق مامان ...عسل مامان عزیزدلم ۹ ماهگیت مبارککک ... البته یکم با تاخیر ... نت خونمون قطع شده بود ... شرمنده نازگلم این ماه سرگرم خونه ی باباجون اینا بودیم آخه به خونه جدیدشون اسباب کشی کردن خدا رو هزار مرتبه شکر...شما هم خیلی کمکمون کردی البته با گلدون شکستنت...این اولین خرابکاریت بود عسیسم...                                                          &n...
20 اسفند 1393

✿ دخمل مامان 8 ماهگیت مبارک ✿

سلام عروسکم خوشگلم نازگلم منو ببخش که با دو روز تاخیر اومدم ...آخه نتمون قطع بود منم نمیتونستم بیام 8 ماهگیتو تبریک بگم... عزیزدلم ماشاللا شیطون شدی و اداهات روز به روز داره شیرین تر میشه ... خیلی دوست دارم نازنینم تو شیرینی زندگی منو بابایی هستی... میبوسمت هزار تا                                                                                       ...
18 بهمن 1393

✿ ششمین سالروز یکی شدن ما✿

سلام عزیز مامان... امروز سالگرد ازدواج بابایی و مامانیه...خوشگلم نمیخوای تبریک بگیییییی؟ فدات بشم عشقم عزیزم جونم همسر مهربونم این روز قشنگ رو تبریک میگم... امیدوارم زندگیمون شیرین تر از همیشه بشه...البته امسال خیلی شیرین تر شده چون شان آی جونم به خانواده دو نفری ما اضافه شده و زندگیمون شیرین تر از قبل شده... خدا رو هزار مرتبه شکر بخاطر این همه نعمت قشنگ...                                                                         &n...
6 بهمن 1393